سری که شکست ....!

ای که در کوچه معشوقه ما می‌گذری

بر حذر باش که سر می‌شکند دیوارش

امروز غروب ارشیا تو کوچه افتاد و سر مبارکش شکست تا تجربه کند این کلّه

نازنین جور گُـرز گـران دیـو بَــلا را .....!



ولی هزار ماشالله که خان کوچولوی من بجز اندک آخ و اوفی !

شجاعتشو نشونم داد که بابا از خون نمی ترسم و ....


 

لباس های خان کوچولو سرتا پا خون شده بود ، مراحل تعویض لباس و درمان

و ضدعفونی کردن و تیمار البته با داروهای گیاهی چند دقیقه ای طول نکشید

و باز هم مهر مهربان یکتا هی دل بیقرار منو نوازش کرد تا ارشیای

من که اصلاً راضی به پانسمان عمامه ای سرش نبود !

مردونه بشینه جلوی بابایی و بگه بابا جون پهلوان کردستانم ....!



و این شیرین خنده چند دقیقه بعداز آسیب دیدگی باز یادم انداخت

تا فریاد بزنم مهربانا ...! سپاسگزار مهربانی هایتم .....!

و الحمدلله الذی لا اله الا هو


تاریخ : 07 اردیبهشت 1393 - 09:30 | توسط : بابای ارشیا | بازدید : 757 | موضوع : وبلاگ | 4 نظر

  • عزیز دلم بیشتر مراقب خودت باش مرد کوچک قربون اون خنده هات بشم بووووووووووووووووس

    ارشیا : چشم خاله جون ؛ ممنونم از محبت هاتون
  • نبینم سرشکسته ارشیا جونم رو.اشکال نداره بزرگ میشی یادت میره.
    ایشالاتوی زندگی سرشکسته نشی قربونت برم.
    بوس روی سرنازنین ارشیاجونم

    ارشیا : ممنونم گلکم اسرا جوووون
  • سلام داداش گلم کاش بجای تو سرمن میشکست به توچیزی نمیشد داداش گلم مواظب خودت باش نمیدونی این همه طرفدار داری وناراحت میشن قربونت برم

    ارشیا : خدا نکنه داداشی ؛ این چه حرفیه
    سرها میشکند دیوار زندگی و من و شما خیالمون هم نیست
    الهی همیشه زنده و سلامت باشی دوستت دارم از ته دل
  • فدای صورت ماه و نازت بشم خاله بیشتر مواظب خودت باش..
    انشا... بلا ازت به دور باشه گلم
    بوووووووووس برای ارشیا
    ارشیا : مرسی خاله مهربونم ؛کوچیکتم

نظر شما

نام
ایمیل
وب سایت / وبلاگ
پیغام
(بعد از تائید منتشر خواهد شد)